ویژگی های اخلاقی رسول اکرم (ص)
سخن گفتن درباره ی ویژگی های اخلاقی رسول اکرم (ص) بسی دشوار است که زبان
از گفتن آن قاصر و قلم از بیان آن عاجز است .
اما از باب اینکه آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید
کار کردن در منزل
از عایشه سوال شد:« پیغمبر(ص) در خانه چه می کرد ؟» گفت:
«جامه اش را می دوخت ، و نعلین خود را پینه می کرد ، و کارهایی که یک مرد با
اهل خود باید انجام بدهد ایشان نیز انجام می داد »
سپاس گزاری رسول خدا(ص)
پیامبر نعمت های الهی را بزرگ می انگاشت اگر چه بسیار اندک بود ،از غذا نه
زیاد تعریف می کرد و نه بدگویی می نمود .
رفتار رسول اکرم (ص) با همنشینان
امام حسین (ع) فرمود :« از پدرم امیرالمومنین (ع) از سیره و روش حضرت
رسول اکرم (ص) با همنشینانش پرسیدم : پدرم فرمود : پیغمبر (ص) همواره خوشرو ،
سهل گیر ، نرمخو بود . خشونت و تندخویی نداشت ، پرخاشجویی و دشنامگویی نمی نمود
، هرگز عیبجویی یا مداحی نمی کرد ، از آنچه نمی پسندید تغافل می فرمود و در عین حال
کسی را از خود مایوس نمی ساخت و دیگران را که بدان مایل بودند ناامید و مایوس
نمی کرد ، خود را از سه چیز محفوظ می داشت :
مجادله کردن ، پرگویی ، کارهای بیهوده .
خصوصیات پیامبر اکرم (ص)
پیامبر لحظه ای نگاه می کرد و به کسی خیره نمی شد . پیغمبر نگاه خود را میان
اصحابش تقسیم نمی نمود و به این و آن برابر نگاه می کرد.آن حضرت هیچگاه با چشم و
ابرو اشاره نمی کردند . با هیچ کس ، سخنی که مورد پسندش نبود بیان نمی کرد .
هنگام راه رفتن ، همانند کسی که روی زمین شیب دار حرکت کند ، قدم ها را برمی داشت
و می فرمودند :« بهترین شما خوش اخلاق ترین شماست .از هیچ خوراکی تعریف یا
بدگویی نمی کرد ، اصحابش با حضور پیامبر ، در موردی نزاع نمی کردند.»
(مکارم الاخلاق : جلد1: ص 62)(اصول کافی :ج6،ص589)
رفتارپدرانه ی پیامبراکرم(ص)
خلق و خوی پیامبر اکرم (ص) آنقدر نرم بوده مردم او را برای خویش همچون پدری
دلسوز و مهربان می دانستند ، همه ی مردم نزد او از نظر حقوق در یک درجه قرار
داشتند (مکارم الاخلاق :ص43)
شکرگزاری پیامبر اکرم (ص)
رسول خدا (ص) فرمودند :« چون افراد گرفتار را دیدید خدا را سپاس گویید طوری
که آنها نشنوند تا غمگین نشوند.»
خشم و رضای رسول خدا (ص)
پیامبر (ص) هیچگاه به خاطر دنیا و آنچه مربوط به دنیا بود ، خشمگین نمیشد و چون
غضبناک می گشت هیچ چیز آتش غضبش را فرو نمی نشاند تا وقتی که او را در راه
حق یاری کنند و هرگز برای امور شخصی خود خشمگین نمیشد و برای خود جوش
نمیزد.(مکارم الاخلاق:ص39)
رعایت ادب در مجلس پیامبر (ص)
در حضور آن بزرگوار(ص) ، راجع به مطلبی نزاع نمی کردند و اگر کسی شروع به
سخن می کرد ، همه ساکت می شدند تا حرفش به پایان رسد ، و به نوبت در محضر پیامبر
(ص) سخن می گفتند ، اگر اهل مجلس از چیزی به خنده می افتادند ، پیامبر اکرم(ص) نیز
می خندیدند و از آنچه که اظهار شگفتی می کردند، پیامبر هم شگفت زده می شد .
در برابر فرد غریب بر سخن ناهنجارش سخت شکیبایی می کرد در مقابل سخنان خشن و
تند و سوال های بی روّیه ی مردم تحمل به خرج می داد، حتی اگر یکی از اصحاب،
سائل غریبی را عقب می راندند که مزاحم پیغمبر نشود ناراحت می شد و می فرمود
:«چون حاجتمندی را دیدید حاجتش را روا کنید هرگز اجازه نمیداد کسی او را بسیار
ستایش کند کلام هیچ کس را قطع نمی کرد مگر آنکه از حد خود تجاوز می نمود در
این صورت یا برمی خاست یا او را از ادامه سخن نهی می فرمود.»
(مکارم الاخلاق:ص44)
پرهیز از فال بد
رسول خدا(ص) فال خوب را دوست می داشت و از فال بد اکراه داشت.
(مکارم الاخلاق:ص350)
سکوت رسول خدا(ص)
امام حسین (ع) فرمودند :« در مورد سکوت رسول خدا(ص) سوال نمودم» پدرم –
امیرالمومنین (ع)- فرمودند :« در سکوت یکی از چهار حالت را داشت 1. بردبار،
2.حذر، 3.تقدیر، 4. تفکر، اما تقدیر و اندازه نگه داری اش در این بود که توجه و
نگاه های خود را به همه ی مجلسیان یکسان تقسیم می کرد ، و همچنین در گوش دادن
به سخنان ایشان ، و اما تفکر او درباره ی جهان فانی و عالم باقی بود ، و حلم و بردباری
بر او جمع آمده بود ، که نه چیزی او را خشمگین می نمود ، و نه او را از جای
در می برد . حذر(و پرهیز) او در چهار چیز برای او جمع شده بود :
دنبال کردن کارهای نیک ، تا دیگران به او اقتدا کنند ، و ترک زشتی ها تا دیگران آنها
را ترک نمایند ، کوشش در کارهایی که موجب اصلاح امت بود ، و اقدام بر آنچه که
خیر دنیا و آخرت آنان را فراهم می آورد. (مکارم الاخلاق :ص45)
حیای رسول خدا(ص)
ابو سعید خدری می گوید :
«رسول خدا (ص) از دختران پرده نشین با حیاتر بود ، و اگر چیزی را دوست نمی داشت
،از صورت مبارکش می شد فهمید».
(مکارم الاخلاق :ص49)
ساده زیستی پیامبر از زبان حضرت علی (ع)
همانا رسول خدا (ص) بر روی زمین می نشست و غذا می خورد و همانند بندگان
می نشست و با دست خود کفش خود را وصله می زد و جامه ی خود را با دست
می دوخت ، و بر دراز گوش برهنه سوار می شد و دیگری را نیز پشت سرش سوار می کرد.
(نهج البلاغه :ص301.)
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم