3ـ رنگ قرمز
رنگ قرمز انرژی دهنده و محرک بسیار قوی است. به گفته بوعلی سینا فشار خون را بالا میبرد، جزء رنگهای گرم است (پائولین، همان، ص 15 و 105)، به هضم غذا کمک میکند و سفره قرمز اشتها را زیاد میکند (پاکنژاد، همان، ج 5، ص 138). ذائقه انسان تحت شعاع بینایی است، به همین جهت قرآن کریم دستور میدهد که انسان به غذای خویش نگاه کند Gفَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِF.
نوزاد از ابتدا این رنگ را میشناسد، نور قرمز در معالجه آبله موثر است. این رنگ تسکین دهنده است. اشتها را مرتب میکند و فشار خون را بالا میبرد (همان، ص155).قرمز به حدّی تحریک کننده است که نگاه به آن سردرد میآورد و رشد گیاه در نور قرمز به حداکثر میرسد (همو، ج 3، ص 243).
رنگ قرمز به خاطر خاصیت گرمازا و محرک خود، شهوت جنسی را تحریک میکند؛ به عنوان مثال در روایتی نقل شده است که امام باقر7 در خانه لباس سرخ پوشیده بودند. شخصی به ایشان عرض کرد جوانان شوخ این نوع لباس را میپوشند. حضرت فرمود: زینتهای خداوند را چه کسی حرام کرده است. آنگاه اشاره کردند که من تازه داماد شدهام (مجلسی، محمدباقر، حلیه المتقین، ص30). در روایت دیگر نقل شده است که پوشیدن لباس قرمز مکروه است؛ مگر برای کسی که تازه ازدواج کرده است (همو) که این خود بر محرک بودن این رنگ دلالت دارد. رنگ قرمز در قرآن کریم با واژة «حمر» تنها یک بار (فاطر/ 27) و با واژه «وردة» نیز یک بار (رحمن/ 37) آمده است.
Gأَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ ثَمَرَاتٍ مُخْتَلِفاً أَلْوَانُهَا وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ بِیضٌ وَحُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَا وَغَرَابِیبُ سُودٌF (فاطر/ 27)؛ «آیا نظر نکردهاى که خدا از آسمان، آبى فرو فرستاد، به وسیلهى آن محصولاتى که رنگهایش متفاوت است (از زمین) خارج ساختیم و از کوهها راهها (و رگهها) ى سپید و سرخ، که رنگهایش متفاوت است و سیاه سیاه (آفریدیم)؟!».
خداوند در این آیه به اختلاف رنگ راهها و خطوط ایجاد شده و رگههای کوهها اشاره میکند که گاهی به رنگ قرمزند و این که خدا از میان همة رنگها، رنگ قرمز را بین سفید و سیاه ذکر کرد، شاید به خاطر غلبة آن میان کوهها باشد و شاید دلایل دیگری داشته باشد که کشف نشده است. به هر حال با اندک تأمل در این آیه، به جایگاه رنگ قرمز در زمینشناسی پی میبریم؛ زیرا کوههای سرخ رنگ منبع عظیم آتشفشانی و پیوسته در تلاطم است و نماد اصلی این کوهها، گرم و فعال بودن آنهاست و در اثر تغییرهای شیمیایی شروع به فوران میکنند (بلوردی، رنگها و پیامها در قرآن، مشکات، ص 14).
گفتیم که دکتر پاکنژاد و دکتر فتحی عبدالعزیز در این آیه، ادعای اعجاز در رنگ قرمز کردهاند، اما چون بر خلاف نظر مفسران است، نمیتوان آن را به طور قطعی تأیید کرد. علت رنگ قرمز برخی سنگها اکسیده شدن است و برخی از سنگها هم مثل سنگ گرانیت، از ابتدا سرخ رنگاند. از دیگر آیاتی که تابلوی زیبای رنگینی در آن خلق شده، آیه 37 سورة مبارکة الرحمن است. Gفَإِذَا انشَقَّتِ السَّماءُ فَکَانَتْ وَرْدَةً کَالدِّهَانِF؛ «پس هنگامى که آسمان شکافته شود و همچون روغن مذاب گلگون گردد». «طبرسی» در توضیح «وردة» میگوید.
کلمه وردة در این آیه به معنای «گل سرخ» تداعی کنندة سرخی آسمان هنگام قیامت است که وجه تشبیه همان گرم بودن و فعال بودن زیاد است. آسمان روز قیامت به گل سرخ تشبیه شده است. (طبرسی، مجمعالبیان، ذیل آیه).
وی در توضیح «الدهان» مینویسد:
آسمان روز قیامت مانند روغنهای رنگارنگی است که پارهای از آنها بر پارهای دیگر ریخته میشود (آسمان همانند روغن مذاب گلگون گردد) (طبرسی، مجمع البیان، ذیل آیه). (همان).
قرمزشدن آسمان و شکافته شدن آن در آستانة قیامت حکایت از اوج گرما، هیجان و ترسی دارد که انسانها را فرا میگیرد؛ بنابراین در قرآن، قرمز برای رنگآمیزی روز قیامت نیز ذکر شده و حکایت از قرمز شدن آسمان در آستانة قیامت دارد و خود این رنگ بر ترس و هراس روز قیامت میافزاید.
بررسی
همین تشبیه روز قیامت به رنگ قرمز گل و روغن سرخ شده میتواند گویای این باشد که این رنگ جزء رنگهای محرّک و غمانگیز است و مانند سایر رنگهای تیره حالت هیجانانگیزی دارد و این تشبیه اشارهای به برخی آثار روانی این رنگ است.
4ـ رنگ آبی
این رنگ به صورت مستقیم یک بار در قرآن (طه/ 102)، به معنای حزن و اندوه، به کار رفته است.
Gیَوْمَ یُنفَخُ فِی الصُّورِ وَنَحْشُرُ الْمُجْرِمِینَ یَوْمَئِذٍ زُرْقاًF؛ «(همان) روزى که در شیپور دمیده مىشود؛ و خلافکاران را در آن روز، در حالى که (چشمانشان کور و) کبود است گرد مىآوریم!»
رنگ آبی در این آیه دلالت بر ترس و وحشت نمیکند؛ جز آن که با رنگ سیاه ترکیب شود و مجرمان با بدنهای کبود در آن روز جمع میشوند (گزارش خواندنی از اعجاز رنگها، نشریه اعتدال). «زُرقاً» آبی پر رنگ است و خود این واژه بر شدت آبی دلالت دارد؛ بر عکس آبی باز و کم رنگ که همان رنگ آسمان و دریاهاست که بسیار آرام بخش است (فتحی عبدالعزیز، الوان فی القرآن، ص 14). رنگ آبی آسمان اثر تسکینی شگرفی بر انسان میگذارد، لذا خداوند رنگ آسمان و اقیانوسها و دریاها (که تصویر آبی آسمان را در خود نشان میدهند) را به رنگ آبی مزین ساخت. به این ترتیب خداوند حکیم زندگی انسان را بر اساس فطرت و نیاز روحی او رنگآمیزی کرد و این دلالت بر ربوبیت خدای واحد دارد. انسان وقتی به آسمان مینگرد، رنگ آبی را میبیند که آرامبخش است و چون به زمین مینگرد، رنگ سبز را میبیند که حالت مسرّتبخش و متعادلی به روان او میبخشد. آبی به دلیل همین خواص، بهترین رنگ برای کاشی کاری مساجد و زیارتگاهها میباشد. آسمان در شب به رنگ آبی تیره و کبود در میآید و چه زیباست که قرآن شب را مایه استراحت قرار داده است.
امام صادق7 در کتاب توحید مفضل با اشاره به رنگ کبود آسمان در شب میفرمایند: «پس تفکر کن که چگونه رنگ آسمان را کبود مایل، به سیاه قرار داد که نگاه کردن مکرر به آسمان، به دیده ضرر نرساند...» (محمودی، رنگ در قرآن، ص 78)؛ بنابراین جو زمین آبیهای مختلف ـ از آبی روز تا آبی سیاه شب ـ دارد. علامه طباطبایی دربارة مفهوم واژة زُرقاً در آیه مینویسد:
«زرق جمع أزرق (آبی) میباشد که رنگی خاص است» (طباطبایی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج14، ص226).
ایشان از بین همه تفاسیر، این تفسیر که مراد از زرقاً، عمی و نابیناشدن مجرمان در قیامت است را میپذیرد؛ چرا که شخص نابینا همهجا را آبی و کبود میبیند. و تفسیر دیگری که ایشان نمیپسندد آبیشدن چشم مجرمان است؛ چرا که در بین عرب این رنگ از مبغوضترین و زشتترین رنگهاست (پائولین، همان، ص 15).
برخی آثار رنگ آبی: از بوعلیسینا نقل شده است که آبی فشار خون را پایین میآورد (همو). آبی درد شکن، استراحت بخش، تسکین دهنده و مناسب برای درمان بیخوابی است (پاکنژاد، همان، ج5، ص157). رنگ آبی برای اتاق خواب پیشنهاد میشود؛ چرا که این رنگ آرامبخش و خوابآور است (پائولین، همان، ص95). آبی رنگ آرامش، الهام و آسودگی است. در آسم، فشار روحی، بیخوابی و فشارخون بالا رهاییبخش است. آبی تند و شفاف،نشانه احساسهای مذهبی، آبی کمرنگ نشانه ایمان به اعتقادی اصیل و آبی روشن نشانه وفاداری و صمیمیت است (همو، ص 59).
بررسی
قرآن هیچگاه برخلاف حکم قطعی علم سخن نمیگوید و اگر از نظر علمی رنگ آبی آرامبخش است، مراد رنگ آبی روشن است که قرآن به صراحت درباره آن اظهار نظری نکرده است و اگر قرآن کریم چهرة مجرمان را با آبی رنگآمیزی میکند، مرادش آبی تیره و مایل به سیاهی است؛ نه آبی روشن. از این آیه میتوان استفاده کرد که رنگ آبی تیره مانند سایر رنگهای تیره غمانگیز و شوم است.
5 ـ رنگ سفید و سیاه در قرآن
بعضی از هنرمندان و علمای رنگشناس سفید و سیاه را جزء رنگها نمیدانند؛ چون سفید رنگ اصلی نور خوشید است و وقتی تمام نور تابیده شده به اشیاء به چشم ما بازتاب کند، آن اشیاء سفید و اگر تمام نور را جذب کند، سیاه دیده میشود، زیرا هیچ اشعهای از آن به سلولهای بینایی چشم برخورد نمیکند. رنگ سفید رنگ طهارت، پاکی، خلوص، صفا، خیر، عدالت و حقیقت است و با رنگ سیاه در تعارض است. این رنگ ویژگیها و صفات مثبت و پسندیده و حالات مطلوب را متصور میشود. این رنگ به صورت صریح در قرآن یازده مرتبه استفاده شده است. با واژههای (ابیضت، تبیضّ، ابیض، بیضاء و بیض) چهار مرتبه به صورت تقابل با رنگ سیاه آمده است.
1. بقره/ 187 (خیط الأبیض ـ خیط الأسود)؛
2. آل عمران/ 106 و 107 (تبیض وجوه ـ تسود وجوه) (اسودّت و ابیضت)؛
3. فاطر/ 27 (جدد بیض ـ غرابیب سود) بیض جمع ابیض و سود جمع أسود میباشد. سفید نشانه شادی و پاکی است. رنگی همراه با امید، آرامش، مهربانی، دوستی، ایمان، خوشبینی، اطمینان و علاقه به زندگی است. هر چه در طبیعت به رنگ سفید جلوه کند، مانند سپیدهدم، برف، شیر، ابر و برخی گلها و جانوران، گویای پاکی، زیبایی و حیاتبخشیاند. از لباس عروس گرفته تا لباس احرام و لباس آخرت همه سفیدند تا گویای خوشبختی، پاکی و صفا باشند. فطرت انسان به پاکی متمایل است و سفید بهترین نماد آن است. سفید نماد نظافت و پاکی است و زنان بهشت را هم از این جهت حور میگویند که پاک و دست نخوردهاند و اصل واژه حور به معنای بیضاء و سفیدی است (ابنمنظور، لسانالعرب، ج 4، ص 265).
اسلام نیز که دینی منطبق بر فطرت و نظافت و پاکی است، بر پوشیدن لباس سفید بسیار تأکید ورزیده و بهترین رنگ در لباس را سفید معرفی کرده است. بیشتر لباسهای رسول اکرم9 سفید بود و میفرمود: بر زندگانتان لباس سفید بپوشانید و مردگانتان را با آن کفن کنید. در نماز نیز پوشیدن لباس سفید مستحب است و سیاه کراهت دارد (مجلسی، محمد باقر، حلیة المتقین، ص 174).
رنگ سیاه مقابل سفید است. بدبینی، خشونت، لجاجت، ظلمت، گناه، شیطان، مرگ، عزا، نادانی و بدبختی در رنگ سیاه کاملاً مشهود است (لوثر، روانشناسی رنگها، ص97، به نقل از: محمودی، پیشین) از ویژگیهای دیگر رنگ سیاه، وقار هیبت و عظمت آن است که این وقار در خانه کعبه، چادر خانمها و عبای بزرگان و علما به خوبی مشهود میباشد (همو).
لفظ «أبیض» تنها یک مرتبه در قرآن در آیه 187 سورة بقره (خیط الأبیض) آمده است که شاید اشاره به اصل بودن نور سفید برای سایر رنگها باشد (فتحی، الوان فی القرآن، ص 517) و رنگ سیاه هفت مرتبه در قرآنکریم به کار رفته است. یکی از کاربردهای سیاه و سفید در قرآن مربوط به سیاهی و سفیدی چهرة انسانها در قیامت است.
Gیَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِینَ اسْوَدَّت وُجُوهُهُمْ أَکَفَرْتُم بَعْدَ إِیمَانِکُمْ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَاکُنْتُمْ تَکْفُرُونَ وَأَمَّا الَّذِینَ ابْیَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِی رَحْمَةِاللّهِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَF (آلعمران/106 و 107)؛ «(در) روزى که چهرههایى سفید مىشوند و چهرههایى سیاه مىگردند؛ و امّا کسانى که چهرههایشان سیاه شد، (به آنها گفته مىشود:) آیا بعد از ایمانتان کفر ورزیدید؟! پس به سبب کفر ورزیدنتان، عذاب را بچشید؛ و امّا کسانى که چهرههایشان سفید شده، پس در رحمتِ خدایند؛ در حالى که آنان در آن (رحمت) ماندگارند».
سفید در این آیه نماد ایمان و سعادت و سیاه نشانة جهل و شقاوت و کفر است. قرآن برای بیان سعادت مؤمنان چهرهای سفید از آنان ارائه میدهد و بدبختی کافران را با رنگ سیاه نشان میدهد و این به خاطر خواص ویژة این دو رنگ است. سفیدی کنایه از خشنودی اهل ایمان و سیاهی کنایه از انفعال، خجالت و سرافکندگی کافران است (طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج3، ص 414).
همانگونه که علامه طباطبایی فرموده، سفیدی و سیاهی چهره، دو تعبیر کنایی است و رنگ اصلی نیست؛ بنابراین از نظر علمی جزء آیات اعجاز علمی شمرده نمیشود؛ هر چند که خداوند در تعابیر خود تأثیرهای روانی این رنگها را نیز لحاظ میکند و کاربرد این رنگها نیز با توجه به جنبة روانشناسی آنهاست. رنگ حوریان و نوشیدنیهای بهشتی نیز سفید است و همانگونه که گفته شد خود لفظ حور به معنای سفید است. Gیُطَافُ عَلَیْهِم بِکَأْسٍ مِن مَّعِینٍ بَیْضَاءَ لَذَّةٍ لِّلشَّارِبِینَF (صافات/45 و46)؛ «جامى از (شراب) لبریز برگردشان چرخانده مىشود (شرابى) سپید (و درخشان) که براى نوشندگان لذتبخش است». این نوشیدنی زلال لذّت زیادی برای آشامندة آن دارد. شیرة سفید کافور که گیاهی زیبا و معطر است و به رنگ سفید است، معنای خنکی را به ذهن میآورد که شاید با رنگ سفید بیارتباط نباشد. Gإِنَّ الْأَبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِن کَأْسٍ کَانَ مِزَاجُهَا کَافُوراًF (دهر/5)؛ «در حقیقت، نیکوکاران از جامى (از شراب) مىنوشند که آن با (عطر خوش) کافور آمیخته است». Gوَحُورٌ عِینٌ کَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِF؛ (واقعه/22 و 23)؛ «و حوریان فراخچشم (و سپیدچشم)؛ همچون داستان مروارید پنهان».
به زنان بهشتی حور میگویند؛ چون پاک و دست نخوردهاند (ابنمنظور، لسانالعرب، ج4، ص265). آنان در این آیه به مرواریدهای درخشانی تشبیه شدهاند که در صدف پنهان ماندهاند و دست کسی به آنها نمیرسد. رنگ سفید از رنگهای بهشتی است که نشانه روشنی، زیبایی، بهداشت و رنگی دلنواز است (قرائتی، تفسیر نور، ج10، ص 30).
«حور» جمع حوراء است و به کسی گفته میشود که سیاهی چشم او بسیار سیاه و سفیدی آن بسیار سفید باشد و تضاد سیاهی و سفیدی در واژه حور مستقر است (آیت اللهی، همان، ص 3). رنگها در طبیعت به دو گروه تقسیم میشوند: رنگهای حزن آور و شادی آفرین؛ رنگهای تیره معمولاً حزنآور و رنگهای روشن مانند سفید، سبز و زرد شادی بخشاند و بر همین اساس پروردگار حکیم بهشت را که محل آرامش و شادی است، بیشتر با رنگهای سبز و سفید رنگآمیزی کرده است. در پنج آیه از قرآنمجید، به سفید و درخشان شدن دست حضرت موسی7 به عنوان معجزهای الهی اشاره شده است (اعراف/108؛ طه/22؛ شعراء/33؛ نمل/12؛ قصص/ 32).
Gوَاضْمُمْ یَدَکَ إِلَى جَنَاحِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ آیَةً أُخْرَىF (طه/22)؛ «و دستت را به پهلویت بگذار، تا سفیدگونه، بدون (عیب) بدى، بیرون آید، در حالى که نشانهى (معجزهآساى) دیگرى است».
در سه مورد تعبیر (بیضاء من غیر سوء) و در دو مورد دیگر تعبیر (بیضاء لنّاضرین) به کار رفته است. در برخی از روایات آمده است که دست حضرت موسی چون خورشید میدرخشید؛ اما این آیات تنها از سفیدی دست موسی سخن میگویند که به گونهای خارق العادهای بوده است (طباطبایی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج8، ذیل: اعراف/108؛ مکارم شیرازی، تفسیرنمونه،ج 6، ص 285).
تعابیر خداوند از رنگها و جایگاه به کار بردن هر رنگی دقیقاً با توجه به خواص و آثار آن رنگها و هر یک در جای خود میباشد. قرآن، رنگ سیاه را برای چهرة غضبناک انسانهایی میآورد که بر خلاف میل دختردار شدهاند و میفرماید. Gوَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِالْأُنثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدّاً وَهُوَ کَظِیمٌF (نحل/ 58)؛ «و هرگاه به یکى از آنان (مشرکان) مژدهى (تولد) دختر داده شود، در حالى که او خشم شدید (خود) را فرو مىبرد، چهرهاش سیاه مىگردد».
سیاهی نماد جهالت، نادانی و گمراهی است که در این آیه به خوبی مشاهده میگردد و این همان چیزی است که روانشناسان میگویند: سیاه نشانه ظلمت و خشونت و گناه است (لوثر، همان، ص 97).
خداوند در آیه 187 سورة مبارکة بقره رشتة سفید را استعاره از سفیدی افق هنگام اذان صبح میآورد؛ گویی در افق خطی سفید، آمدن صبح را مژده میدهد و خط سیاه، شب را کنار میزند.
Gوَکُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُمِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ...F؛ «و بخورید و بیاشامید، تا رشته سپید بامداد، از رشته سیاه (شب) بر شما نمودار گردد؛ سپس روزه را تا شب به اتمام رسانید».
در این آیه قرآن اولین اشعههای ارسالی از خورشید را سفید معرفی میکند. در طبیعت رنگهای روشن مانند سفید و زرد، آثار محرّک روانی دارند و موجب افزایش فعالیت انسان میشوند. قرآن رنگ سفید را دربارة حضرت یعقوب هم به کار برده است؛ آنجا که میگوید: ای دریغا بر یوسف! در حالی که اندوه خود را فرو میبرد چشمانش از اندوه سفید شد. Gوَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ یَاأَسَفَى عَلَى یُوسُفَ وَابْیَضَّتْ عَینَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظِیمF؛ (یوسف/ 84).
در اینجا مراد از سفید شدن چشم، سفید شدن سیاهی چشم است که به معنای کوری و از میان رفتن حس بینایی است؛ به این معنا که یعقوب به کلی نابینا شد (طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج11، ص361). این تنها موردی است که از رنگ سفید به صورت امر منفی یاد شده است.
روانشناسان رنگ سیاه را بیرنگی مطلق میدانند که تمام رغبتها را از بین میبرد، از این رو در قرآن چهرة دوزخیان با رنگ سیاه نشان داده شده است؛ به گونهای که کسی به آنها توجه ندارد. Gوُجُوهُهُم مُسْوَدَّةٌF (زمر/60). قیامت عرصة بروز اسرار نهان و تجسم اعمال و افکار است، آنها در این دنیا قلبهای سیاه و تاریک داشتند و اعمالشان مانند افکارشان تاریک بود، در قیامت این حال درونی به بیرون منتقل میشود و چهرههایشان سیاه خواهد بود (مکارم شیرازی، همان، ج 19، ص517).
جمعبندی
موضوع رنگها یکی از شگفتیهای مطرح شده در قرآن میباشد. قرآنکریم علاوه بر کاربرد واژههای کلّی مربوط به رنگها از قبیل (لون، الوان، و صبغه) از برخی رنگها (مانند زرد، سبز، آبی، قرمز، سفید و سیاه) نیز به طور ویژه نام برده و رنگ خدایی را بهترین رنگ معرفی کرده است چون در بسیاری از این آیات مطالبی درباره آثار رنگها آمده است، برخی بر آن شدهاند پدیده رنگها را از مظاهر اعجاز علمی قرآن به شمار آورند؛ بر خلاف عدهای دیگر که آیات مربوط به رنگها را جزء رازگوییها و شگفتیهای علمی قرآن شمردهاند.
پس از بیان تفاوت این دو، با ذکر تمامی آیات مربوط به رنگها در قرآن و پس از بررسی گفتار دانشمندان در هر مورد، به این نتیجه میرسیم که در مواردی می توان ادعای اعجاز علمی در رنگها را پذیرفت، مانند آیه 69 سوره نحل که به موضوع رنگ درمانی اشاره دارد و آیه 69 سوره بقره که اثر شادیبخش رنگ زرد یکدست را بیان میکند؛ در حالی که در برخی موارد نکات مطرح شده تنها رازگویی علمی است؛ هرچند مؤلف معتقد است با اندیشیدن، تدبر و تحقیق در نشانههای خدا در عالم هستی و آیات قرآن میتوان در موارد دیگری نیز به اعجاز علمی اسرار شگفت انگیز قرآن پیبرد