50. دنیا محل گرفتارى و آزمایش است و هر چه در آن است رو به زوال و نابودى مىباشد ، و خداوند ما را از احوال دنیا آگاه کرده است تا عبرت گیریم ، و به ما وعده عذاب داده تا بعد از آن ، حجتى بر خدا نداشته باشیم . پس در این دنیاى فانى زهد بورزید و به آنچه باقى و پایدار است رغبت داشته باشید و در خفا و آشکار از خدا بترسید .
(توحید صدوق ، ص 378)
51. هنگامى که مستحبات به واجبات ضرر برسانند ، آنها را ترک کنید .
(تحف العقول ، ص 236)
52. سه چیز مردم را هلاک مىکند : تکبر ، حرص و حسد . چون تکبر دین انسان را از بین مىبرد و شیطان هم به واسطه تکبر ملعون و منفور شد ، و حرص دشمن نفس انسان است و حضرت آدم به سبب حرص از بهشت رانده شد ، و حسد راهبر بدى و بدبختى است و به سبب حسد قابیل برادرش هابیل را کشت .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 111)
53. علم و دانش خود را به مردم یاد بده و علم دیگران را یاد بگیر تا بدین وسیله هم علم خود را محکم و استوار کنى و هم آنچه نمىدانى بیاموزى .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 111)
54. فقط به دیدار کسى برو که یا به عطا و بخشش او امیدوار باشى و از قدرت او بترسى ، یا از علم او استفاده کنى ، یا به برکت دعاى او امیدوار باشى ، و یا از خویشان تو باشد .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 111)
55. ظالمى شبیهتر از حسود به مظلوم ندیدهام .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 111)
56. آنچه از امور دنیوى را که طلب کردى ولى به دست نیاوردى ، فراموش کن .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 111)
57. هر کس را که خداوند توفیق دعا کردن بدهد ، باب اجابت را برایش باز مىکند و هر کس را که توفیق طاعت و عبادت دهد ، باب قبول را برایش باز مىکند و هر کس را که توفیق شکرگزارى دهد ، باب افزایش نعمتها را برایش باز مىکند .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 113)
58. به امام مجتبى - علیه السلام - عرض شد : اى پسر پیامبر خدا در چه حالى هستى ؟
فرمود : خدایى دارم که بر من مسلط است ، و آتش جهنم در پیش روى من است ، و مرگ مرا مىخواند ، و حساب آخرت مرا احاطه کرده است ، و در قید و بند اعمالم هستم ، نمىتوانم آنچه را که دوست دارم به دست آورم و آنچه را دوست ندارم از خود دور کنم چون انجام امور به دست دیگرى است .
اگر بخواهد ، مرا عذاب مىکند و اگر بخواهد ، مرا مىبخشد . پس کدام فقیر و محتاجى است که محتاج تر از من باشد ؟
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 113)
59. وعده دادن آفت کرم و بخشش است ، و چاره آن انجام و اتمام بخشش است .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 113)
60. براى مجازات در خطاها و لغزشها عجله نکن ، و بین خطا و مجازات براى عذرخواهى فرصتى باقى بگذار .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 113)
61. مصیبتها و ناملایمات کلیدهاى پاداش و ثواب هستند .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 113)
62. نعمت ، امتحان و آزمایش الهى است . پس اگر شکر کردى ، نعمت است و اگر ناسپاسى کردى ، به غضب و خشم الهى تبدیل مىشود.
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 113)
63. از بهره زبانت همان مقدار براى تو کفایت مىکند که راه هدایتت را از گمراهى روشن کند .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 114)
64. از تفکر و تعقل غافل نشوید ، زیرا تفکر حیات بخش قلب آگاه و کلید درهاى حکمت است .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 115)
65. اى پسر آدم ، از زمانى که از مادر زاییده شدى مشغول نابود کردن عمر خود بودهاى ، پس از باقىمانده عمر خود براى آینده ( عالم آخرت ) ذخیره کن ، به درستى که مؤمن از این دنیا زاد و توشه برمىگیرد و کافر خوشگذارنى مىکند .
و بعد این آیه را تلاوت فرمودند : " و زاد و توشه برگیرید ، به درستى که بهترین توشه تقوى است " .
(کشف الغمه ، ج 1 ، ص 572)
66. آماده سفر آخرت شو و قبل از فرارسیدن مرگ زاد و توشه خود را فراهم کن ، و بدان که تو در حالى دنیا را مىطلبى که مرگ ، تو را مىطلبد ، و امروز غم و اندوه فردا را نداشته باش ، و بدان که هر چه از مال دنیا بیشتر از غذا و خوراک خود به دست آوردى در حقیقت آن را براى دیگران ذخیره کردهاى ، و بدان که اموال حلال دنیا مورد محاسبه قرار خواهد گرفت و اموال حرام دنیا عقاب و مجازات دارد و در اموال شبهناک و مشکوک سرزنش هست .
پس دنیا را مانند مردارى فرض کن و آن مقدار از آن برگیر که تو را کفایت کند ، پس اگر حلال باشد تو زهد ورزیدهاى و اگر حرام باشد گناهى مرتکب نشدهاى چون به مقدار اضطرار و ناچارى استفاده کردهاى آنچنان که از مردار به هنگام ناچارى استفاده مىشود ، و اگر در آن عتاب و سرزنش باشد ، سرزنشى کم و آسان خواهد بود .
(بحار الانوار ، ج ، 44 ، ص 139)
67. براى دنیایت آنچنان رفتار کن که گویا براى همیشه زندهاى ، و براى آخرتت چنان رفتار کن که گویا فردا خواهى مرد .
(بحار الانوار ، ج ، 44 ، ص 139)
68. اگر به خاطر نیازى مجبور شدى با مردى دوست و همنشین شوى ، پس با کسى دوست شو که وقتى با او همنشینى مىکنى ، موجب زینت تو باشد و هنگامى که به او خدمتى کردى ، از تو حمایت کند و هنگامى که از او در خواست کمک کردى ، تو را یارى کند و اگر سخنى گفتى ، سخن تو را تصدیق کند و اگر حمله کردى ، هجوم تو را قوت بخشد و اگر چیزى طلب کردى ، تو را یارى کند و اگر نقصى از تو آشکار شد ، آن را بپوشاند و اگر نیکى از تو دید ، آن را به حساب آورد .
(بحار الانوار ، ج 44 ، ص 139)
69. هر کس قرآن بخواند ، یک دعاى مستجاب براى او مىباشد که یا فورا اجابت مىشود و یا با تأخیر .
(بحار الانوار ، ج 92 ، ص 204)
70. امام حسن ( ع ) : پیامبر خدا فرموده است : هر کس آیة الکرسى را بعد از نماز واجب بخواند ، تا نماز بعد در پناه و حفاطت خداست .
(مجمع الزوائد و منبع الفوائد ، ج 10 ، ص 102)
71. هر روزهدارى هنگام افطار یک دعاى اجابت شده دارد . پس در اولین لقمه افطار بگو : به نام خدا ، اى خدایى که آمرزش تو فراگیر و وسیع است ، مرا ببخش .
(اقبال الاعمال ، ص 116)
72. امام حسن ( ع ) : پیامبر خدا فرموده است : کسى که بعد از خواندن نماز صبح در همان محل بنشیند و مشغول ذکر خدا شود تا خورشید طلوع کند ، براى او پرده و مانعى از آتش عذاب الهى خواهد بود .
(تیسیر المطالب ، ص 350)
73. به درستى که هر کس طالب عبادت باشد ، خود را براى آن آراسته و پاک مىکند .
(تحف العقول ، ص 236)
74. سزاوار مرد روزهدار این است که ریشش را رنگ کرده و لباسش را خوشبو کند ، و سزاوار زن روزهدار این است که موى سرش را شانه کرده و لباسش را خوشبو کند .
(الخصال ، ص 61)
75. از پدرم شنیدم که پیامبر خدا فرموده است : هر کس در قضاى حاجت برادر دینى خود کوشش کند ، مانند این است که نه هزار سال خدا را عبادت کرده باشد در حالى که روزها روزه و شبها مشغول عبادت باشد .
(الفقیه ، ج 2 ، ص 189)
76. زکات دادن هرگز موجب کم شدن مال نمىشود.
(دعائم الاسلام ، ج 1 ، ص 246 - 264)
77. از پروردگارم شرم مىکنم از اینکه ملاقات کنم او را و حال آنکه من پیاده به زیارت خانه او نرفته باشم .
(حلیة الاولیاء ، ج 2 ، ص 37)
78. به حضرت عرض شد چرا شما هرگز نیازمندى را ناامید بر نمىگردانید ، اگر چه سوار بر شتر باشید ؟ فرمود : خود من هم محتاج و نیازمند درگاه خداوند هستم و دوست دارم که خداوند مرا محروم نگرداند و شرم دارم در حالى که نیازمند هستم ، نیازمندان را ناامید کنم .
عادت خداوند این است که نعمتهایش را بر من ارزانى بدارد و عادت من هم این است که نعمتهایش را به بندگانش عطا کنم ، و مىترسم که اگر از این عادت خود دست بردارم خداوند هم دست از عادت خود بردارد .
(نور الابصار ، ص 123 - کنز المدفون ، ص 434)
79. وقتى یکى از شما دوستش را ملاقات مىکند ، باید جاى نور در پیشانى او را ببوسد .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 110)
80. آنکس که مرگش فرا رسیده ، مهلت مىطلبد تا گذشته را جبران کند و آنکس که مرگش فرا نرسیده و براى عمل صالح فرصت دارد ، امروز و فردا مىکند .
(تحف العقول ، ص 236)
81. اى کسانى که اهل خوشگذرانى و لذات دنیا هستید ، بدانید که این لذات باقى ماندنى نیست ، و مغرور شدن به سایهاى که زوال پذیر است ، حماقت است .
(اعلام الدین ، ص 241)
82. بیشترین عفو و بخشش کریم وقتى است که خطاکار نتواند براى خطاى خود عذرى بیاورد .
(اعلام الدین ، ص 297)
83. کسى که خدا را بشناسد ، او را دوست مىدارد و کسى که دنیا را بشناسد ، در آن زهد مىورزد . و شخص مؤمن عمل لهو و بیهوده انجام نمىدهد مگر وقتى که غافل مىشود ، و هنگامى که متوجه کار بیهوده خود شد ، محزون مىگردد .
(تنبیه الخواطر و نزهة النواطر ( مجموعه ورام ) ، ج 1 ، ص 52)
84. کسى که بندگى خدا کند ، خداوند همه چیز را بنده او مىکند .
(تنبیه الخواطر و نزهة النواطر ( مجموعه ورام ) ، ج 2 ، ص 108)
85. کسى که کارهاى نیک خود را مىشمارد ، احسان و کرامتش را از بین مىبرد .
(بحار الانوار ، ج 74 ، ص 417)
86. از آن حضرت در باره سکوت سؤال شد ، فرمود : سکوت پرده نادانى و زینت آبرو و عزت است و کسى که سکوت مىکند راحت و آسوده ، و همنشین او در امان است .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 111)
87. مردى از امام حسن ( ع ) درخواست راهنمایى کرد . امام ( ع ) به او فرمودند :
مرا ستایش نکن که نسبت به خودم از شما آشناترم ، و دروغگو هم نشمار که نظر دروغگو بىارزش است ، و نزد من غیبت هیچ کس را نکن .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 109)
88. اى پسر آدم از اعمال حرام دورى کن تا شخص عابدى باشى ، و به آنچه خداوند روزى تو کرده خوشنود و راضى باش تا بىنیاز باشى ، و حق همسایگى را در باره همسایهات مراعات کن تا مسلمان باشى ، و آنچنان با مردم رفتار کن که دوست دارى با تو رفتار شود تا شخص عادلى باشى .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 112)
89. از آن حضرت سؤال شد زندگى چه کسى از همه بهتر است ؟ فرمود : کسى که مردم را در زندگى خود شریک کند .
(تاریخ یعقوبى ، ج 2 ، ص 215)
90. دست نیافتن به نیازمندیها بهتر از درخواست آن از نااهلان است .
(تاریخ یعقوبى ، ج 2 ، ص 215)
91. بداخلاقى بدتر از بلا و مصیبت است .
(تاریخ یعقوبى ، ج 2 ، ص 215)
92. اى اهل کوفه بدانید که صبر و شکیبایى زینت است ، و وفاى به عهد جوانمردى است ، و عجله و شتابزدگى کمخردى است ، و کمخردى ضعف است ، و همنشینى با فرومایگان موجب ننگ و رسوایى است ، و رفت و آمد با هرزگان و گناهکاران موجب شک و بدگمانى است .
(ترجمة الامام الحسن ، ص 167)
93. ما تجربه کردیم و تجربه کنندگان نیز تجربه کردند ، ولى چیزى مفیدتر از وجود صبر و پرضررتر از نبود صبر ندیدیم . با صبر همه امور اصلاح مىشود و چیزى جاى آن را نمىگیرد .
(شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحدید ، ج 1 ، ص 319)
94. هیچ حقى که باطلى در آن نباشد مانند مرگ ندیدم که شبیهتر باشد به باطلى که حقى در آن نیست .
(شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحدید ، ج 18 ، ص 311)
95. امام حسن مجتبى - علیه السلام - به هنگام ورود به مسجد سر را به طرف آسمان بلند مىکرد و مىفرمود : پروردگارا ! مهمان تو جلو درب خانهات ایستاده است .
اى نیکوکار ! بنده گناهکار و بدرفتار به درگاهت شتافته ، از زشتىهایى که مرتکب شده به خاطر زیبایىهایى که در نزد توست درگذر ، اى بخشنده و کریم .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 339
96. دوازده چیز از آداب غذا خوردن بوده و بر هر مسلمانى لازم است که از آنها اطلاع داشته باشد ، چهار چیز آن واجب ، و چهار چیز دیگر سنت ، و چهار مورد باقىمانده از ادب و اخلاق است . اما چهار امر لازم : شناسایى منعم ، خشنود بودن به آنچه روزى گردیده ، نام خدا را بر زبان جارى کردن و شکرگزارى در برابر نعمتى که عطا شده است .
و چهار امرى که سنت است : وضو گرفتن پیش از شروع به غذا ، نشستن بر طرف چپ ، غذا خوردن با سه انگشت و لیسیدن انگشتان مىباشد . و چهار امرى که از آداب و اخلاق است : خوردن از غذاهاى جلوى خودش ، کوچک برداشتن لقمه ، خوب جویدن غذا و کم نگاه کردن به صورت دیگران مىباشد .
(من لا یحضره الفقیه ، ج 3 ، ص 227 ، ح 38)
97 . شوخى کردن حرمت و احترام را از بین مىبرد .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 113)
98. کار نیک آن است که در انجامش درنگ نشود ، و بعد از انجام آن منت نگذارند .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 115)
99. قدر نعمتهاى پروردگار تا موقعى که پابرجاست مجهول و ناشناخته است ، و زمانى شناخته مىشود که از دست رفته باشد .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 115)
100. کسى که در دلش هوایى جز خشنودى خدا خطور نکند، من ضمانت مىکنم که خداوند دعایش را مستجاب کند.
(کافى ، ج2 ، ص62 )